بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیمم رو میگیرم و به دوست جونی پیام میدم...همه چیز رو بهش میگم این که ازش دلخورم...اونم بهم توضیح میده که اصلا قضیه اون طوری که من برداشت کردم نیس و دلیلی نداره که بخواد جواب پیام های من رو نده...
به جزییات این جریان کاری ندارم ولی،خیلی خوشحالم که انتخاب درستی کردم ...قضیه رو بهش گفتم و برام شفاف سازی شد این که دارم یاد میگیرم پیش داوری نکنم...چقدر بعضی مسائل رو میشه راحت با حرف زدن حل کرد...چقدر تا حالا کدورت پیش اومده تو زندگیامون که اساسش برگشته به این که به موقع با طرف حرف نزدیم،قضیه هایی که در اصل چیزی نبوده ولی اون قدر تو دلمون نگهش داشتیم که تو وجودمون گندیده چه روابطی که بخاطر همین سوتفاهم ها از هم پاشیده...چقدر آدم دور و برمون داشتیم و بخاطر این جور مسائل کیلومترها از هم دور شدیم...
امروز قدم خوبی برداشتم و درس بزرگی هم گرفتم،
خیلی ساده هست تا با طرف حرف نزدی،ندانسته اون رو مجازات و قضاوت نکن!!!
حرف زدن آسون ترین و بهترین راه در چنین مواقعی هست.