جاده خیال من

جاده خیال من

دختر بهار
جاده خیال من

جاده خیال من

دختر بهار

خرداد من


جمعه گذشته بی سروصداترین روز تولد رو پشت سر گذاشتم.هیچ وقت جز اون دسته افراد که از چند روز قبل همه جا جار میزنن تولدشونه نبودم.من دقیقا برعکس این دسته افرادم دوس دارم چیزی نگم تا ببینم کیا تولدم رو یادشون هست.هیچ وقت هم انتظار هدیه ای از کسی ندارم و به نظرم هیچ حسی قشنگتر از این که کسی بی منت ازت یادت کنه نیست.حالا هر چقدر میخواد این تعداد محدود باشه بازم هیچ چیز از لطفش کم نمیشه

از قبل کیکی سفارش ندادیم.صبح جمعه نزدیکای ظهر با خواهری یه سر به یکی دو تا شیرینی فروشی میزنیم و چیز باب میلی پیدا نمیکنیم.پروژه انتخاب کیک رو به عصر محول میکنیم و برمیگردیم خونه.عصر دوباره میریم و این بار به شیرینی فروشی دیگه و از لا به لای کیک هاش دو تا رو انتخاب و خرید میکنیم( کیک هاش کوچولو بود و یکی کفاف اهل خونه رو نمی داد)...نزدیک های غروب تو یه جمع خانوادگی کاممون رو با کیک شیرین میکنیم و این چنین تولد امسال هم سپری میشه.

میدونی یاد چی افتادم؟...ذهنم چند روزه عقب گرد زده به چند سال قبل،
سوم راهنمایی بودم و اون زنگ علوم داشتیم مبحث درس رو درست یادم نیس ولی خوب یادمه راجع به زباله ها بود و این که تا سال 1400 میزانش به فلان مقدار میرسه که چقدر برای محیط زیست میتونه خطرناک و جبران ناپذیر باشه...با پیش کشیدن این بحث همکلاسی در حالی که کش و قوس فراوانی به عدد 1400 داد شروع به محاسبه سن و سال ما توی سال ذکر شده کرد.اون موقع این روزا رو از خودم خیلی خیلی دور می دیدم.ولی روزای عمرمون زودتر از اون چیزی که فکر میکنیم میگذره.
کاش یادمون نره ارزش زندگی کردن رو.

.

اول خرداد ماه از طریق کانال تلگرام یه آگهی جذب کارآموز پیدا میکنم.برای اولین بار آگهی که پیدا میکنم توی استان خودمون و مرتبط با رشته ام هست.چند روزه از طریق سایت درخواست همکاری رو براشون ارسال کردم ولی هنوز در وضعیت" در انتظار مشاهده کارفرماست" کاش زودتر نتیجه مشخص بشه و از این انتظار رهاشم.

نظرات 3 + ارسال نظر
مسافر سه‌شنبه 18 خرداد 1400 ساعت 21:46

مبارکه
انشاالله باشیرینی قبولی کامتون شیرین تر بشه

ممنونم،ان شالله

بلاگر دوشنبه 17 خرداد 1400 ساعت 10:12

کیک برای اهل خونه کوچیک بود یا اون همه شمع روش جا نمیشد؟! (لبخند)


شمع رو کلا فراموش کرده بودم بخرم

ترانه یکشنبه 16 خرداد 1400 ساعت 02:50 http://taraaaneh.blogsky.com

تولدت با تاخیر مبارک
اتفاقا من داشتم به ترانه سال 2000 داریوش گوش مید ادم. به اولین باری که اون ترانه رو شنیدم فکر کردم و اینکه اون دوران سال 2000 چقدر دور بنظر میومد و عجیب.
حالا به سال 1400 هم رسیدیم و خبری نشد.
امیدوارم جوابی رو که متظرش هستی زودتر بگیری و از بلاتکلیفی نجات پیدا کنی. راستی تو اسم مستعار و.. برای خودت انتخاب نکردی و من نمیدونم چی صدات کنم.

ممنونم
همین طوره اول فکر میکنیم سال ها بعد ازمون خیلی دورن ولی زمان اون قدر سریع میگذره که خودمونم متوجه نمیشیم...ممنونم ان شالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد