جاده خیال من

جاده خیال من

دختر بهار
جاده خیال من

جاده خیال من

دختر بهار

عصبانیت ممنوع!!!


چقدر آرامش خوبه و لذت بخش،هم خود فرد حس خوبی میگیره و هم در کمال آرامش کاراش رو به خوبی پیش میبره...

برعکس اون عصبانیت،همراهی باهاش مثل سنگ انداختن جلو پاهاته،کارات رو کش دار میکنه و به نتیجه دلخواه هم نخواهی رسید...

دیروز بعد از یکی دو بار جابه جایی و پهن و جمع کردن بساط کارم،کلافه میشم... خواستم یدفعه بند و بساطم رو جمع کنم که هنگام حمل همزمان شارژ لپ تاپ و عینکم،فریم عینکم شکست

صبح همچنان با بی حوصلگی میخوام مقاله ام رو پرینت بگیرم هر کاری میکنم نمیشه که نمیشه...چندین بار فقط از اولین صفحه مقاله پرینت میگیرم و حاصلش میشه نابودی برگه های آچارم...حالا خوبه همیشه به راحتی پرینت میگیرما،ولی  انگار این حس کلافگی و عصبانیت مختل کننده اس و جلوی درست فکر کردن رو میگیره...غروب در اوج آرامش کار ناقص صبح رو در زمان کوتاهی انجام میدم...

خلاصه اینکه،هیچ چیز مثل آرامش داشتن و خونسردی نیس


پ.ن:البته در کلافگی و بی حوصلگی اخیر،بهم ریختگی هورمون هام حین پ.ر.ی.د.ی نیز بی تاثیر نیست.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد