چقدر حرص بخورم آخه...افتادم تو یه سیکل یا من حس پایان نامه نوشتن ندارم و سیستم در دسترسه یا من میخوام اتصالم قطعه
صبح ایمیل دکتر به دستم رسید و گویا چند روزی یکی از دانشجوهای قدیمی دکتر هم از سیستم استفاده میکنه...
سیستم رو روشن میکنم تا کارم رو شروع کنم ولی با تغییر رمز انی دسک روبرو میشمبعد از کلی پرس و جو کردن بالاخره شماره طرف رو پیدا میکنم و بهش خبر میدم که منم همزمان دارم از سیستم استفاده میکنم و در واقع این سیستم،سیستم منه
سر ظهره و وقت ناهار رمز جدید رو امتحان میکنم ، از درست بودنش که مطمئن میشم بقیه کار رو برای بعدازظهر میزارم...حالا هم که سیستم رو روشن میکنم انی دسک کلا قطعه و امکان دسترسی ندارم
در کل هیچ چیزی مثل کارکردن حضوری نیست این جوری ارتباطم به مویی بنده و هر لحظه امکان قطع شدن هست و یا به قول خواهری مثل خونه خالی میمونه که دزد بهش حمله میکنه
اون قدر کلافه ام که دارم به برگشتن به محیط دانشگاه فکر میکنم...چقدر مزایا داره یکی بودن محل سکونت با محل تحصیلی که من نه تنها ازش محرومم بلکه کیلومترها فاصله جغرافیایی داریم با هم