جاده خیال من

جاده خیال من

دختر بهار
جاده خیال من

جاده خیال من

دختر بهار

عصرنوشت


سیستم 4-3 روزیه قطع شده بود...تا امروز عصر چک کردم و دیدم وصله لحظه ای که لاگین کردم شوک بدی بهم وارد شد،یه حس ناامنی...دسکتاپ خالی خالی بود و ظاهر سیستم به کل عوض شده بود...از دوست هم آزمایشگاهیم میپرسم اونم بی خبره یعنی نفر سومی داره از سیستم استفاده میکنهحالا خوبه اطلاعاتی روی دسک تاپ نداشتم...به دکتر ایمیل میزنم و گزارش میدم تا تکلیف معین شه...این وسط یه درس جدید هم گرفتم باید هر اطلاعاتی رو روی لپ تاپ خودم هم سیو کنم واسه چنین مواقعی...

.

دختر دایی عصر بهم دوباره پیام صوتی میده...بهش گفتم که فعلا از محصولاتش چیزی لازم ندارم...از خودم راضیم که دارم سعی میکنم به دیگران "نه" بگم...واقعا این موضوع یه زمانی برام معضل بزرگی بود خوشحالم که دارم تغییرات مثبتی در خودم به وجود میارمامیدوارم این شروع یه تغییر اساسی  درونم باشه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد